سلام
این شعر نقیضه ای ست به شعری از بابا فغانی شیرازی که دو روز پیش سروده شده:
پیش ما خاطر شاد و دل غمناک یکیست
در نواخانه ی ما سنتی و راک یکیست
گر قرار است در آن پالم بریزند چه فرق
دامداران و پگاه و میهن و پاک یکیست
مدعی بود کسی،فرق زیادی دارند
بنده تحقیق نمودم، کیف با ساک یکیست!
پای ما زیر فشار غم و غصه له شد
پا نباشد چه کنم؟ملی و تنتاک یکیست
گاه از بار گرانی کمر خلق دوتاست
گاه در دوره ی ما قاتل و دلاک یکیست
دشمن داخل یا دشمن خارج، آخر
نوع آتش که تفاوت نکند باک یکیست
کاخ ها روی سر کوخ بنا میگردند
علت فقر و غنا-صاحب ادراک!-یکیست
پیش آنها که ندارند به مشهد بروند
نرخ تور دبی و کیش و کپنهاک یکیست
گاه میخندد و با قهقهه سر میبرد
گاه با نام خدا،داعش و ضحاک یکیست
دیگری یا عربستان، چه تفاوت دارد؟
خانه های یمن و غزه که با خاک یکیست
موشکت را ز چه رو روی یمن میریزی؟
نعره بر کوه مزن،نعره و پژواک یکیست
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است
پیش ما شعر غم انگیز و طربناک یکیست